به مناسبت روز جهانی معلولین
فرصت خود شیرینی را برایتان تلخ می کنم
به گزارش روابط عمومی پویش همچو فرزندم به نقل از کانال “روز نوشت های احسان محمدی”
یک بار دیگر ۱۲ آذر از راه رسید .بهانه ای برای پزهای روشنفکری درباره معلولین، سردادن شعار های شیک تکراری.
فرصتی برای فرصت طلبانی که از معلولیت “نان” می خورند، “نام” می گیرند.
می خواهم فرصت این خود “شیرینی” ها را برایتان “تلخ” کنم. خودنمایی کافییست، وقتی هنوز؛ شهر شما معلول، سالمند، زنان باردار و کودکان را نمی بیند و به شمار نمی آورد.
نادیده گرفتن حقوق قانونی شهروندان معلول، تنها درکوچه،خیابان، بانک و پارک نیست که زیر پای مدیران غافل له می شود .
سازندگان دانشگاه و ادارات شهر نیز خود به معلولیت نابینایی گرفتارند.
وقتی تقریبا در هیچ یک از دانشگاه های کشور، دانشجو حق استفاده از آسانسور ندارد (اگر آسانسوری باشد)، یعنی اصلا اورا به چشم یک انسان نمی بینند.
در آستانه روز دانشجو و همزمانی آن با روز جهانی معلولین، بد نیست مدیران طراح و برنامه ریزی شهری و دانشگاهی را به این نکته توجه دهیم، کشوری به سمت توسعه پایدار میل پیدا می کند که زنان،کودکان،سالمندان،معلولین و دانشجویانش، محترم شمرده شوند.آن زمان است که جامعه در سلامت روان بالنده می شود.
وقتی دانشجویی که ناراحتی قلبی یا اضافه وزن دارد، معلول یا بارداراست،آسم یا آرتروز دارد و باید چند طبقه دانشگاه را با پا بالا برود، یعنی “جامعه دانشگاهی بیمار است و باید به سلامت روان و اخلاق سازندگانش شک کرد.”
وقتی مدارس استثنایی کشور که رسما معلولین را آموزش می دهند در چند طبقه، بدون آسانسور و با دستشویی های غیر مناسب و غیر استاندارد،آبخوری های غیر معقول، برای این قشر ساخته شده و حتی ارتفاع پنجره برای کودکی که همواره روی ویلچیر است و آسمان را نمی بیند محاسبه نمی شود، یعنی سازمان استثنایی آموزش و پرورش هم؛ “معلول”است. معلول ذهن بیماری که به نظر می رسد حتی یک کودک معلول جسمی حرکتی را از نزدیک ندیده است، اما برایش تصمیم می گیرد و فضای آموزشی اش را می سازد!
وقتی بعد از یکسال دوندگی برای گرفتن دیوار 47( دیوار آرزوهای معلولان سندروم دان) متهم می کنند که ما دنبالش بوده ایم تو چه کاره ای و کنار می کشم، هنوز پس از یکسال سکوت من ،کسی این دیوار آجری آرزوهای سندروم های کرج را محقق نمی کند ،یعنی شهر شعار زده و خود نماست.
وقتی اتوبوس و مترو برای ورود و خروج معلول و قشر آسیب پذیر جامعه طراحی نشده ، یعنی اصلا آنها را ندیده و به رسمیت نمی شناسد….تو قلب شهر تب دار ، کی خوابیده کی بیدار؟ ملت به خواب نازند…چشم های شهر بیدار