خدمات متقابل مدرسه و محیط کار

خدمات متقابل مدرسه و محیط کار

 

از مسیر مدرسه به شغل مولد تا محیط شغلی به منزله مدرسه

 

به گزارش روابط عمومی پویش همچو فرزندم به نقل از کانال”معلم یادگیرنده مادام العمر”بخش هایی از مصاحبه پل رومر، استاد اقتصاد و حقوق در دانشگاه نیویورک و برنده جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۱۸ را می خوانید:

درباره مفهوم «کار به‌عنوان مدرسه» که بسط داده‌‌‌‌‌‌اید، بیشتر به ما توضیح دهید، اینکه به هزینه‌های واقعی محروم‌کردن افراد از فرصت کار‌کردن و بالا رفتن از نردبان مشاغل اشاره می‌شود.

وقتی کسی در شغلی مشغول به‌کار است، چیزهایی یاد می‌گیرد. مزایایی که او دریافت می‌کند ترکیبی است از دستمزدی که به خانه می‌برد و مهارت‌های اضافی که باعث می‌شود در طول زندگی حرفه‌‌‌‌‌‌ای خود به‌کارگری مولدتر تبدیل شود و در مشاغل دیگری که مشغول می‌شود دستمزد بالاتری به‌دست آورد. اگر از این ایده «کار به‌عنوان مدرسه» استفاده کنیم، می‌توانیم با نگاهی تازه به این پرسش بپردازیم که در یک ارتباط کاری چه چیزی در رابطه با پرداختی‌‌‌‌‌‌ها درست و چه چیزی نادرست است و به دیدگاهی متفاوت در مورد اینکه بهترین اقدام اخلاقی چیست، برسیم. به هر حال، ما در یک هدف نهایی اشتراک نظر داریم که می‌خواهیم به مردم احساس کرامت، فرصت و امکان بهبود شرایط در طول عمرشان را بدهیم.

مدرسه یک نوع کار‌کردن است، کاری که ما طبق قانون به آن نیاز داریم، اما برای انجام آن کار به بچه‌‌‌‌‌‌ها پولی نمی‌دهیم. ما به آن نیاز داریم زیرا می‌دانیم مهارت‌هایی که آنها می‌‌‌‌‌‌آموزند زندگی آنها را بهبود می‌‌‌‌‌‌بخشد و جامعه را بهتر می‌کند زیرا همه با سطوح بالاتری از مهارت‌ها، دستمزدهای بالاتری خواهند داشت و می‌توانند شهروندان بهتری باشند. اگر از نظر اخلاقی انجام یک کار نسبتا ناخوشایند مانند رفتن به مدرسه بدون جبران زحمات قابل‌قبول است- من اغلب گفته‌‌‌‌‌‌ام ترجیح می‌‌‌‌‌‌دهم در یک کارگاه کار اجباری کار کنم تا اینکه مجبور باشم به دوران دانش‌‌‌‌‌‌آموزی در دبیرستان آمریکایی برگردم- پس می‌توانیم شروع به دیدن این کنیم که ممکن است راه‌‌‌‌‌‌های دیگری برای حل مشکلات ما در بازار کار وجود داشته‌باشد.

اگر شما مسئول یک کشور درحال‌توسعه بودید، با درنظر گرفتن محدودیت‌های بودجه‌‌‌‌‌‌ای، کدام اصلاحات را در اولویت قرار می‌دادید؟

پرداختن به موضوع جوانان محروم و بیکار باید بالاترین اولویت برای کشورهای درحال‌توسعه باشد.

رسیدن به اقتصادی که در آن هر فرد فرصتی برای کار‌کردن داشته‌باشد، بخش بسیار مهمی از جایی است که این فرآیند باید به آن ختم شود. گام‌هایی که در حال‌حاضر باید برداشته شوند را فقط افرادی که در آن کشور زندگی می‌کنند، می‌توانند مورد قضاوت قرار دهند، اما به‌نظر می‌رسد احیای رشد تولید ناخالص داخلی باید اولویت اول باشد و چنین چیزی به ایجاد بخش عمومی قوی‌‌‌‌‌‌تر، حرکت بیشتر به سمت اصلاحات می‌انجامد و سپس می‌‌‌‌‌‌توانید شروع به ایجاد شغل برای افراد محروم کنید. من نمی‌دانم یک کشور درحال‌توسعه باید از چه ترتیباتی پیروی کند، اما باید بتوانیم توافق کنیم که موفقیت زمانی به‌دست می‌آید که همه، به‌ویژه جوانان، فرصتی برای انتقال از مدرسه به شغل مولد داشته باشند. البته که دوست دارم بدانم مسیر اصلاحی که ما را به آن هدف می‌رساند ممکن است ابتدا با پرداختن به سایر مشکلات شروع شود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *