قسمت پایانی فصل پنجم (ستایش)
کتاب ” ازبچه ها گفتن ، ازبچه ها شنیدن”
نویسنده آدل فابر و الین مازلیش
وقتی که کودک شکست خورده
به گزارش روابط عمومی پویش #همچو_فرزندم به نقل از کانال “پشتیبان تربیت کودک بنیاد محور”هرگز نگویید حالا که چیزی نشده که اینقدر ناراحت شدی… وقتی یه مدت طولانی روی یه طرحی کار می کنی و اونطور که دلت می خواد از آب در نیاد، آدم واقعا احساس ناکامی می کنه…
بسیار مفید است اگر به کودک بگوئیم که اشتباه و شکست وسیله مهمی برای آموزش است و می تواند منجر به اکتشاف شود….. حالا متوجه شدی که اگر تخم مرغ رو آروم بجوشونی، سفت میشه؟….. اوه چه بد شد. ای کاش کلیدو فراموش نمی کردی. حالا فکر کنیم ببینیم چیکار کنیم که دیگه همچین اتفاقی نیافته… آخ چقدر بد شد…. چقدر آدم دلخور میشه…. خیلی نا امید کننده است…. حالا بیا در این مورد فکری بکنیم…
با مهربان بودن با خودمون به کودکانمان می آموزیم که نسبت به خود مهربان باشند.
با این توصیفات، کودک از خودش به عنوان یک انسان خوشش می آید.
کودکی که از اشباح در تاریکی می ترسد: عزیزم نباید از چیزی که وجود نداره بترسی!
کودکی که به تنهایی به رختخواب نمی رود: عزیزم من فکر می کنم تو به اندازه کافی بزرگ شدی که به این وضعیت سر و سامان بدی. من به تو اعتماد دارم. گاهی وقت ها خودت کارو بهتر از من انجام میدی.